شنبه، بهمن ۰۳، ۱۳۸۸

Look at me pls!

من همين الان بايد برم براي يه مصاحبه مهم شغلي، ظاهرم خوبه؟
خيلي سترس دارم !
I have an important job interview, do I look good?
I 'm stressed :-S



;)



dream on, suite dreams! :*



PhD of the most high tech thing ever! ( the Doc. Mice )



جمعه، بهمن ۰۲، ۱۳۸۸

خِرد


خرد بهتر از هر چه ایزد بداد/ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای/خرد دست گیرد به هر دو سرای

شنبه، دی ۱۹، ۱۳۸۸

لباس عروس

هميشه فكر مي كردم از اين همه مدلهاي مختلف لباس عروس چه مدليش بهم مياد و در ضمني كه من هم خوشم بياد و معرف شخصيت من هم باشه. كما اينكه آدم تو زندگيش فرصت داره انواع و اقسام لباسها رو امتحان كنه و داشته باشه اما دخترا معمولاً براي لباس عروسيشون خيلي اهميت قائلند. لباسي كه بيشتر از چند ساعت نمي پوشنش و يكبار در طول عمرشون (لاقل بار اول) مي پوشن. حالا چه كاريه كه كلي پول خرجش كنن و يه عالمه هم كار شده باشه! خب خيلي هم ساده نمي تونه باشه! در هر حال اين يه بحث طولانيست!
حالا يه مدل لباس پيدا كردم كه خيلي خوشم اومده شايد يه چيزي شبيه به اين رو بپوشم خوب سفيدش رو! با يه ذره پولك و مرواريد دوزي! با آستينهاي توري و دامن والان دار كه يه ذره پاينش كلوش باشه از يه پارچه حريري!

چهارشنبه، دی ۱۶، ۱۳۸۸

فيلم

مي خوام از اين به بعد نقد فيلم بنويسم!
فيلمهايي كه مي بينم ، معمولاً هم فيلمهاي علمي تخيلي هستند.

سه‌شنبه، دی ۱۵، ۱۳۸۸

تكنولوژي

از سر و روي اين عكس تكنولوژي مي باره!

عكاسش كه يه ماهوارست! دوربينش كه خدا پيكسليه!

پيدا كردن جا و وقت مناسب عكاسي هم كه خيلي پيچيدست!

هواپيمايي كه بتونه يه شاتل رو حمل كنه كه ديگه چي مي تونه باشه!

خود شاتل هم كه پيشرفته ترين وسيله حمل و نقل دست ساز بشر در زمان فعليست!


یکشنبه، دی ۱۳، ۱۳۸۸

دوست ناشناخته


دوستم مي گه ، خوب من حس مي كنم خيلي خوب نمي شناسمت!
نفهميدم چي مي گه، چطور با كسي كه نمي شناسه دوسته
حالا من تازه فهميدم كه چقدر ديگران منو درك نمي كنن، تنهايي من چقدر عميقه! فكر نمي كردم ديگه اينقدر باشه! بيخيال شايد دليلش تفاوتهاي فرهنگي باشه.
من خيلي چيزهايي رو كه به هر كسي نمي گفتم به اون گفته بودم، چيزهاي خيلي خصوصي رو!